Friday, January 14, 2011


پیروزی مردم تونس پیروزی ماهم هست!


سرانجام پس ازیک ماه اعتراض های خیابانی توسط جوانان بیکار وزحمتکشان بدنبال افزایش قیمت مواد غذائی ودراعتراض به بیکاری وسیع وهم چنین علیه استبداد وسرکوب ،رئیس جمهور مادام العمر تونس بن علی، فرار را برقرارترجیح داد. جرقه اولیه باخودسوزی یک جوان فارغ التحصیل بیکارزده شد که  منجربه سرریزشدن خشم فروخفته مردم از سیاست های فلاکت آفرین نئولییرالی دولت  واستبداد وسرکوب گردید.درطی چندهفته پس ازشروع اعتراضات ،دولت همه راه هائی را که مستبدین  برای کنترل اوضاع وایجاد آرامش بلدند،یک به یک آزمود.اما ازسرکوب وکشتاروحالت فوق العاده وانحلال کابینه مجلس تاوعده وعیدهای کاهش قیمتها ووعده پایان دادن به ریاست جمهوری خوددرانتهای این دوره وبرکناری وزیرکشورو... طرفی نه بست. خیزش مردم که ازاعتراض به بیکاری وگرانی شروع شده بوده به خواست برکناری وی که 23 سال است کرسی قدرت را درچنگ خود گرفته وعملا نوعی سلطنت "جمهوری" بوجود آورده بود فراروئید.
مبارزات اعتراضی وقیام مردم تونس از جهاتی وازنظرشکل مبارزه شباهت هائی به انقلاب بهمن 57 وازجهاتی به جنبش اعتراضی اخیرمردم ایران دارد:تمرکز شعارها علیه کانون اصلی قدرت(شاه وخامنه ای)،تظاهرات قیام گونه درشهرهای مختلف، اعلام حالت فوق العاده برقراری حکومت نظامی وممنوعیت تجمعات بیش ازسه نفر ونافرمانی مدنی- اجتماعی مردم دربرابرآن و  ریختن به خیابانها وسرانجام اعلام شنیدن صدای مردم توسط بن علی وبالأخره فراراو وواگذاری قدرت به دولت برگمارده اش برای کنترل اوضاع ورتق وفتق اموردرغیاب او(شبیه بختیاردرزمان شاه) ازجمله این شباهتهاست.او نیزهم چون شاه سابق به دولت های بزرگ غربی وابسته بود که آنها نیزوقتی اوضاع را خطرناک یافتند برای کنترل اوضاع وجلوگیری ازرادیکالیزه شدن جنبش اعتراضی ترجیح  دادند که هرچه زودتر این مهره سوخته شده را که  درانتخابات تقلبی و خود خوانده، بهمراه پیروزی های90%،درخلسه کامل حکومت مادام العمرفرورفته بود،به عقب بکشند.این مبارزات هم چنین ازجنبش یک سال ونیم اخیرایران نیز الهام گرفته است ولی نه آن سیمائی که "سبزها" واصلاح طلبان مدعی آنند و می کوشند باتحریف رویدادها  به جنبش ما بدهند:یک مبارزه "مدنی آرام وضدخشونت ودرچهارچوب هنجارهای قانونی وچهارچوب نظام"،بلکه آنگونه که درخیابانها ودرتظاهرات وقیام های مردم وسنگربندی خیابانها وخلع سلاح مأموران مسلح وآزادسازی فضاهای شهری ودانشگاهی و... ازکنترل سرکوبگران صورت می گرفت وبطورروزانه پژواک جهانی می یافت. والبته جبش مردم تونس نیز به نوبه خود درسهای مهمی برای الهام بخشیدن به جنبش مردم ایران  دارد:
درآنجا برخلاف ایران مبارزه دراعتراض به بیکاری وگرانی وسیاست های فلاکت آفرین ودیکته شده بانک جهانی وچند برابرشدن نرخ ارزاق شروع شد وسپس به  مطالبات فراگیرسیاسی فراروئید.همین فرایند موجب تقویت پایه های توده ای وشکل گیری یک جنبش مطالباتی-ضداستبدادی گردید.چراکه هم سبب طرح مطالبات معیشتی وبسیج کننده درکنارمطالبات سیاسی گردید وهم به آن خصلت سراسری درشهرهای مختلف کشور داد.حاصل آن نیز حضورفعال وگسترده ترکارگران وبیکاران وزحمتکشان وجوانان دراین جنبش بود. ترکیب مطالبات معیشتی وسیاسی ومستقل بودن جنبش ازاتوریته ونفوذ این یا آن جریان درون حکومتی ازمهمترین نقاط قوت این جنبش است،گرچه هنوز به معنی تضمین آن نیست.واین درحالی است که بدلیل نفوذ اپوزیسیون درونی رژیم برجنبش موجود ایران، آنها دربرابرتعمیق مطالبات وپیوند مطالبات سیاسی واقتصادی وروند ساختارشکنی جنبش کارشکنی کردند.اصلاح طلبان ما جملگی سیاست آزادسازی قیمتها را لبیک گفته وآن را اجتناب ناپذیراعلام کردند.
جنبش مردم تونس نیز یک جنبش خودجوش است که با ابتکارازپائین وتوسط بیکاران و کارگران و زحمتکشان وجوانان ودانشجویان وروشنفکران ونه ابتکاروفراخوان این یا آن حزب ورهبرفرهمند شکل گرفته است.بی گمان مدعیان بسیاری وابسته به ساختارموجود سیاسی و اپوزیسیون داخلی حاکمیت  به کمک قدرت های خارجی ورسانه های آنان، با مشاهده قیام مردم تلاش مضاعفی را برای سوارشدن برموج گسترش یابنده  وکنترل آن بکارگرفته وخواهند گرفت. تمامی تلاش ها مصروف این خواهد شد که به گویند جنبش به هدف خود رسیده و  جوانان بیکارو مردم  وظیفه خود را انجام داده اند واکنون زمان  فرصت دادن به  سیاستمداران است تا مشکلات را حل کنند. اما موجودیت  یافتن و پیروزی این جنبش قبل ازهرچیز مدیون بیرون بودن آن ازحیطه نفوذ وکنترل این گونه جریانات شبه اپوزیسیون ومدافع نظم موجود است وبدیهی است که جنبش مردم تونس تامادامی که این اخگرسوزان درآن خاموش نشده باشد بهمان اندازه دارای دست آوردهای بیشتری خواهد بود.حنبشی که البته  برای نیل به اهداف واقعی ونهائی خود با چالش ها وآزمونهای متعددی مواجه است که خطربهم ریختن آرایش صفوف آن درپی تغییرسریع شرایط سیاسی وبانتظاروعده ووعیدهای نسیه دولتمردان ماندن ازجمله آنهاست.تجارب بسیاری نشان داده اند که تداوم جنبش وفشارازپائین وسنگرگرفتن درمحلات وکارخانه ها وخیابانها وایجاد تجمعات وتشکل های واقعی خود، وتمرین واعمال خود حکومتی درهرحوزه وفضائی که آزادمی شودویا امکان آزادشدن دارد،به موازات صیقل دادن به گفتمان ومطالبات خویش ونسپردن زمام امور به مدافعان نظم موجود، تقویت همبستگی صفوف وپایگاه اجتماعی خود ونیزهمبستگی وپیوند باجنبش های ضدنظم موجودجهانی است که می تواند تضمین کننده استمرارجنبش ودست آوردهای آن باشد.
جنبش مردم تونس درعین حال بخشی ازجنبشی است که علیه نظام سرمایه داری وسیاست نئولیبرالی آن به پاخاسته است.بخشی ازجنبشی است که دربولیوی والجزایرویونان وبسیاری نقاط دیگرجهان جاری است. وازقضا درقیاس با آن جنبش اعتراضی یک سال گذشته ایران بدلیل ویژگی های حکومت اسلامی ونفوذگفتمان نئولیبرالی برآن وضعف وپراکندگی نیروهای چپ،دارای نوعی نقصان وگسست است.گرچه جنبش ایران هم بالقوه واجد چنین پتانسیلی است وبویژه با پیش بردآزادسازی قیمتها وتعرض گسترده به معیشت کارگران وزحمتکشان وابعاد وسیع بیکاری وبیکارسازی زمینه تقویت این وجه اشتراک با سایرجنبش های جهانی برجسته ترمی گردد.
ازنظرشکل مبارزه نیزتجربه مبارزات سالهای اخیردرمقابل افسون نئولیبرالها واصلاح طلبان وهمه رفرمیستهائی قراردارد که بی وقفه تلاش دارند که تا مبارزات مردم را  تحت عنوان دهان پرکن جامعه مدنی ومبارزات "مسالمت آمیز"وضد خشونت بسته بندی کنند. آنها  با مسخ وتحریف محتوای انقلاب ونشاندن هیولای جمهوری اسلامی به مثابه محصول انقلاب ومترادف با آن-ونه آنطورکه واقعا بوده شکست وسرکوب انقلاب- مردم به ستوه آمده را ازتنها سلاح واقعی وکارآمد خود خلع  کنند. سعی اینها چه درغالب جنبش "سبز"و چه باصطلاح اپوزیسیون اصلاح طلب و...  جزکشیدن چاشنی انقلابی مبارزات مردم و خاموش کردن این اخگرسوزان نهفته درآن نبوده ونیست و ازقضایکی ازمشکلات جنبش ما برای هموارکردن راه پیشروی خود ضرورت خنثی کردن افسون بازدارنده آنهاست.درنزدآنها منشأ خشونت و حاملین خشونت نه حاکمیت بلکه مردمی هستند که بدفاع ازخویش وعقب راندن خشونت نهادی شده سلطه طلبان وبه دنبال تغییراوضاع  وحق تعیین سرنوشت خود به پامی خیزند.
یکی دیگرازپدیده های قابل تأمل جنبش مردم تونس نقش جوانان بیکاردرآن است.اینکه خودسوزی یک فارغ التحصیل دانشگاهی بیکارجرقه این جنبش را زد حاوی معنای مهمی است .نه فقط بدین دلیل که درجهان امروزبدلیل گسترش دامنه بیکاری جنبش دانشجوئی وفارغ التحصیلان حتی شانس استثمارشدن مستقیم را ندارند بلکه با شمشیر بیکاری برفرازسرخود بخشی ازارتش ذخیره کار(ارتش بیکاران) را تشکیل می دهند که درتقابل ومصاف با نظام سرمایه داری قراردارند. بطورکلی نسل جوان،آنهم درکشورجوانی چون تونس ویاکشورایران-بطورمستمربا هیولای بیکاری مواجه اند که محصول روندهای جهانی سرمایه وپی آمدهای چندبرابری آن دراین گونه کشورها است. چنین وضعیتی که فقط به تونس محدودنیست ودرایران ونقاط بسیاردیگری هم جریان دارد،موجب میشود که این طیف گسترده ناراضی وخشمگین دارای پتانسیل انفجاری وانقلابی بیشتری درقیاس با بخش های شاغل این طبقه درحمله به مناسبات سرمایه داری باشد.گوئی شرایط زندگی آنها با شدت بیشتری مصداق این شعار مانیفست است که کارگران چیزی جززنجیرهایشان برای ازدست دادن ندارند.واین درحالی است که آن بخش های شاغل وهنوزدارای پست وشغل ثابت که درعین حال ازجانب سرمایه مهاجم برای پیش برد سیاست کاربی ثبات ومنعطف وموقت وبا دستمزدپائین موردتهدیداست، نگران ازدست دادن شغل خود هستند.فشاربه شاغلین، هم چنین ازطریق ارتش بزرگ ذخیره کار یعنی آن خیل عظیم بیکارانی که هردم به صفوفشان افزوده میشود،نیزواقعیت مشهوددیگری است که همبستگی طبقاتی اقشاروسیع نیروی کاررا تهدید می کند.
درچنین شرایطی بی تردید ازیکسو توجه لازم به این بخش ازجنبش کارگری به مثابه نوک حمله اعتراضی ودارای پتانسیل بالا برای تغییرشرایط ،ایجاد پیوند وهمبستگی بین بیکاران وشاغلین که بورژوازی همواره درصدد ایجاد تشتت درمیان آنهاست و نیزگسترش آگاهی وسازمان یابی درمیان ارتش ذخیره کار وعموما نسل جوان به خصوص علیه بنیادگرائی اسلامی ومنزوی ساختن آن دراین کشورها ازاهمیت زیادی برخورداراست. معنی این هوشیاری آن است که بارشد وتقویت صفوف جنبش آزادی وبرابری نباید اجازه داد که  خلأ مبارزه ضد سرمایه وضداستبدادی توسط بینادگرایان وگرایش های ارتجاعی مشابه پرشود.ضمن آنکه خوشبختانه بنظرمی رسد افسون این بنیادگرائی با افشاشدن چهره کریه بینادگرایان ویویژه حکومت اسلامی لااقل درتونس ازتب وتاب وتوان اغواگری کمتری برخورداراست.
***
هم اکنون درتونس والجزایر وبولیوی اعتراضات مردمی، حکومت این کشورها را به عقب نشینی ازآزادسازی قیمتها وقطع یارانه ها وادارساخته است. بی تردید درایران هم جوانان وکارگران وزحمتکشان وبیکاران  که با تهاجم مشابهی مواجه اندقادرند یورش ضدکارگری وضدمردمی رژیم را درهم بشکنند و آن را واداربه عقب نشینی کنند.

تقی روزبه   2011-01-15 ----  25-10-89
http://www.taghi-roozbeh.blogspot.com
taghi_roozbeh@yahoo.com


No comments: