Thursday, February 16, 2012


سخنی پیرامون اعتراضات 25 بهمن
فراخوان دهندگان راه سبزامید، ضمن بیانیه ای با موفقیت ارزیابی کردن  اعتراضات 25 بهمن وتشکر ازمرد م ادعا کرده اند که به این گونه حرکت ها ادامه خواهند داد.دلیل آنها ظاهرا آن است که مبازه به هزینه نیازمنداست وازنظرفاکت نیزدستگیری صدهاتن وحضورگسترده ارگانهای سرکوب  رژیم درخیابانها که حاکی ازنگرانی وترس آن است،به عنوان دلایلی برای  پیروزی اقامه می شوند.
البته دربرخی اطهارنظرها (ازجمله درسایت کلمه) بطورضمنی دلیل ناکامی را حضورگسترده لباس شخصی ها درمیان مردم عنوان می کنند. ولی مواضع رسمی نیست.این گونه سخنان نشان می دهدکه آنها حاضربه درس گیری حتی ازتجربیات خودنیستند وهم چنان به شیوه های منسوخ وشکست خورده متوسل می شوند:
الف-درشرایط تشدید سرکوب وفضای رعب ازیکسو و انباشت مطالبات اقتصادی-اجتماعی واوج گیری تضاد رژیم با قدرتهای بزرگ ازسوی دیگر، با طرح مطالباتی چون آزادی آقایان موسوی وکروبی ویا سالگرد راه پیمانی 25 سال گذشته و. نمی توان مردم را به طورگسترده درحدی که رژیم ازتوان مقابله با حضورآنها برنیاید به خیابانها کشاند. البته این گونه خواستها  درکنارخواستها ومطالبات اصلی فرصت ومجال طرح شدن خواهند یافت وچه بسا زمانی هم مثلاخواست زندانیان سیاسی ونه البته این یا آن فرد،بتواند قدرت بسیج کنندگی لازم را بدست آورد وازنظرتاکتیکی هم به صدرخواستها راه پیداکند. بنابراین بطورارادی ومیلی نمی توان اولویت های مطالباتی را برجنبش دیکته کرد.یکی ازعوامل موفقیت عزیمت ازاین نوع مطالبات واقعی وهم اکنون موجود است. بخصوص درشرایط سرکوب وبهم خوردن ولومقطعی توازن نیروبسود رژیم،حرکت ازمطالبات ملموس وعینی کارگران وزحمتکشان وسایرلایه های اجتماعی می تواند هم جرأت مردم را همراه داشته باشدو هم دست رژیم را بسته کند. ازویژگی این نوع مطالبات آن است که پایش بروی زمین بنداست.
ج-علاوه برموضوع اعتراض،خودنحوه تاکتیک نیزبه طورجدی درانطباق با توازن نیرووفضای کنونی نبود. اینکه کسانی بیایند آنهم دراین شرایط سرکوب که رژیم بهیج کس رحم نمی کند،ازقبل یک مسیرمعینی را تعیین کنند(کاری که درگذشته بارها آزموده اند) هیچ معنائی بجزاینکه رژیم با خیال آسوده تورهای خود را پهن کند وبه راحتی جوانان را صیدنماید،ندارد.این تاکتیک ها دراین شرایط چیزی جز "عسس منوبگیرنیست". وقتی هم برای توجیه آن گفته شود مبارزه هزینه دارد چیزی جزعذربدترازگناه و فرارازمسئولیت پذیری وپذیرش اشتباه نیست. البته دراین جا بنظرمی رسد مشکل کمبود تجربه وآگاهی نیست بلکه محدودیت  سیاسی و بینشی باصطلاح لایه های معینی ازطبقه میانی میانی و اصلاح طلب جامعه برای حفظ موقعیت درحال تضعیف خوداست.چراکه جامعه وبخصوص جوانان ازچهارچوب رژیم واصلاح آن فراتررفته اند ودرجستجوی گزینه های دیگری هستند. واساسا دست اندازاصلی جنبش ازآنجا شروع که اصلاح طلبان سبزمتوجه ماهیت ساختارشکن جنبش شدند. ازجنبه دیگرنیزتوسل به یک تاکتیک گسترده علنی ومتمرکز توسط نیروهای ضعیف تردرمقابل نیروهای به مراتب قوی ترومتمرکزتر وتابن دندان مسلح، دردانش  تاکتیک های مبارزاتی  نیزچیزی جز مبادرت به انتحارمعنی ندارد واگربرآن اصرارشود چیزی فراترازحماقت تاکتیکی است. وحال آنکه منطق تقابل دونیروی ناهمسنگ گریزاز رویاروئی مستقیم را ضروری می سازد.دراین گونه لحظات پرورش وتقویت آمادگی برای شرایط مناسبی که رژیم درحال پراکندگی وفروپاشی قرارداد،ازاولویت های شناخته شده مبارزین است. آمادگی نیزجزازطریق خرده مبارزات غیرمتمرکز(درکارخانه ومحله وخیابان و..)،غافلگیرانه وتلفیق فعالیت علنی ومخفی نشدنی است. وگرنه  مثل این ماندکه  مربی یک تیم، تیمی را که یکسال است هیچ تمرینی نکرده است یکباره به مسابقه بزرگ وپراهمیتی بفرستد وانتظارپیروزی هم داشته باشد. بی شک کسی به مربی چنین تیمی-اگرکه بتواند به شغلش ادامه دهد- آفرین نخواهد گفت.    
د-نتیجه عملی این گونه تاکتیک ها نیزچیزی دامن زدن به یأس وسرخوردگی وحتی اشاعه ترس وسوزاندن پتانسیل ها برای شرایط واقعا آماده وانفجاری است. درحالی که مردم بطورغریزی هم شده درمی یایندکه اکنون درشرایط حادشدن معرکه رژیم وقدرت های خارجی رژیم بیش ازهرزمانی حارترشده وهیچ گونه حرکتی را تحمل نمی تواند بکند وطبعا موجب افت بیش ازپیش نفوذ فراخوان دهندگان دهندگان خواهد شد.
البته مخاطب این انتقادات نمی تواند جنبش سبزراه امیدباشد،چراکه آنها آزموده های شکست خورده را تکرارمی کنند وجائی برای انتقاد وانتظاراصلاح ازآنها  نمانده است.
درچنین شرایطی یک باردیگرلازم به تأکید است که تمرکزروی جنبش مطالباتی کارگران وزحمتکشان وجوانان وزنان وملتهای تحت ستم مضاعف ویا اقلیت های گوناکون مذهبی مورد تهاجم رژیم، توسط فعالان وپیشروان کارگری وزحمتکشی بسترمناسبی برای حرکت کردن است. این مطالبات  نه فقط به خواست های عام ومجرد جنبه مشخص وزمینی وملموس میدهد بلکه تنها راه پیشگیری ازظهورموج سواران حرفه ای جهت کنترل جنبش فراهم می کند. چراکه این نوع مطالبات، نیروهای اجتماعی را بسیج کرده وواردمیدان می کند که دارای طوماربلند بالائی ازخواستهای واقعی وانقلابی هستند که کار را برموج سواران حرفه ای دشوارمی کند.

No comments: