Thursday, March 01, 2012

 
پی آمدهای نمایش انتخاباتی رژیم!
تقی روزبه
به احتمال زیاد فردا رژیم اسلامی سوت وکورترین انتخابات تمامی سه دهه عمر ننگین خود را برگزار خواهد کرد."انتخاباتی" که شاید رژیم برای اولین بار تمامی هم وغم خود را برای  خاموش نگهداشتن تنورآن بکاربرده  وکوشیده که هیچ گونه رنگ وجلای واقعی  نداشته باشد.چراکه خامنه ای وهمکاسه های او درعیان وخلوت باین باوررسیده اند که با انتخابات دیگرهرگز نباید بازی کرد.چراکه ممکن است دردستمان منفجرشود واین بار کل خرمن هستمی امان را خاکسترکند گرچه  انتخابات کنونی نمایشی ترین وبی محتواترین انتخابات رژیم است، اما این به معنی فقدان اهمیت آن ویا نادیده گرفتن پی آمدهای آن نیست. برعکس  درفضای ملتهب کنونی وصف آرائی های موجود حتی برگزارنکردن "انتخابات"  دارای پی آمدهای اجتناب ناپذیری بویژه درعرصه رقابت باندهای درونی قدرت ودامنه  مانوررژیم است. برخی  ویژگی وپی آمدهای مهم این نمایش انتخابی را می توان به شرح زیربرشمرد:

 الف-قبل ازهمه خود رژیم بادوقطبی کردن فضای انتخاباتی ناخواسته آن را به یک رفراندوم  بین شرکت و تحریم تبدیل کرده است و بهمین دلیل نمایش روزجمعه بیش ازهر"انتخاباتی" درجمهوری اسلامی بویژه درکلان شهرها حکم رفراندوم را پیداکرده است که به اندازه ای که بتواند نمودوجلوه های عینی ومشهودپیداکند بهمان اندازه کارسازخواهد بود. دوران انتخابات به معنای تاکنونی خود یعنی رقابت های درونی حاکمیت برای تقسیم قدرت و تخصیص سهم هرکدام به پایان خود رسیده است وحرف نهائی را میزان زوروقدرت می زند.
ب- ازهم اکنون معلوم است که هرگونه رقم سازی وادعاهای تبلیغاتی وشوهای تلویزیونی  که رژیم بخواهد  ازطریق جعل وبازی با ارقام وتصاویرتعدادشرکت کنندگان را به بیش از50% وحتی اگربتواند به بیش ازمیانگین سالهای گذشته ارتقاء دهد،هیچ خریداروگوش شنوائی ندارد وحتی بسیاری ازعناصر درونی خود رژیم هم آن را جدی نمی گیرند.ارسال کسانی چون قالی باف درآخرین روزها به صدا و سیما وعجزواستغاثه وی ازمردم  مبنی بربخشیدن خطاها وقول عدم تکرارآنها و استناد وی به حساس بودن اوضاع جهانی وتلاشی که امثال وی بکارگرفته اند که باصطلاح باگروگذاشتن  اندک آبروی نداشته مردم را به صندوق انتخاباتی که فقط جنبه تکلیفی وشرعی پیداکرده است بکشاند،نمونه گویائی ازخوردن کفگیربه تک دیگ است.هم چنانکه سوت وکوربودن تجمعات بی رمق نمایشات پیش انتخاباتی نیزبیان دیگری ازانزوای تقریبا مطلق رژیم درکلان شهرها است. آشی را که خامنه ای پخته است،بیش ازآن سردوبی مزه است که کسی بخواهدآن را دردهانش مزمزه کند.
ج-برای نمایش رقابت انتخاباتی درشرایطی که بسیاری از رقبای جدی ازجرگه رقابت حذف شده اند،دوجفت مدعی اصول گرا مجبورشده اند که نقش رقیب را دربرابرهم بازی کنند.وهمین مساله خود بستروزمینه تکه تکه شدن بیش ازپیش باندهای درونی حاکمیت وتشدید دعوا برسرتصاحب هرچه بیشتری ازکیک قدرت  را فراهم می کند.دراین میان بویژه برکشیدن باند بدنام و امنیتی  وافراطی جبهه پایداری ازطریق بیت رهبری وسپاه برای تصاحب بیشترهرچه بیشتری ازسهم قدرت یکی ازنتایج نمایش انتخاباتی پیش روست.دربطن این گونه کشمکش ها است که جناح جبهه متحد اصول گرایان ازسوی این باند متهم به سکوت وهمراهی ویابرخوردضعیف ومتزلزل با فتنه گران شده است.البته دراین میان تلاش گسترده و متقابل جبهه متحد اصول گرایان برای متهم کردن جریان رقیب به دفاع  از باند "منحرفان دردولت" بدلیل حمایت ضمنی بیت رهبری وسپاه ازجهبه پایداری عملا ناکام مانده وموجب تشتت درمیان صفوف خودشان  شده استدراین میان شماری ازاصول گرایان ازتبدیل شدن مهدوی کنی، که گفته می شود مدتی است بدلیل نارضایتی ازرونداوضاع ازایفاء نقش ریش سفیدی اصول گرایان هم کناره گرفته است، به ناطق نوری دوم نسبت به وی هشدارداده اند.بهرحال باشکست تلاش های جبهه متحداصول گرایان برای کشاندن جبهه پایداری به زیرپرچم خود، شکل گیری صف آرائی جدید،ازجمله باندی مرکب ازبیت رهبری،سپاه وجبهه پایداری دربرابرجبهه متحد موسوم به اصولگرایان درفضای پس ازانتخاباتی ودعوای بین آنهابویژه دردوره فترتی که درپی انتخابات نهم مجلس شورای اسلامی وبه عنوان دوره پایانی ریاست جمهوری احمدی نژاد ورقابت فشرده برای پرکردن آن توسط دوطیف اصلی مزبور،اجتناب ناپذیراست.بااین همه جبهه متحداصول گرایان بدلیل داشتن پایگاه وسیعی درروحانیت ومداحان وبازاروبخش مهمی ازتریبونهای نمازجمعه ومساجد وبرخی قوا چون مجلس ویاقوه قضائیه ...همواره واجداهمیت است وچه بسا برای مقابله با رقیب وایجاد بالانس قدرت دردوربعدی به ائتلاف ضمنی باکسانی چون رفسنجانی ونوه خمینی وبرخی اصلاح طلبان شاخصی چون محمد خاتمی که البته  زیرفشارهای بیشتری ازسوی حریف قرارخواهند گرفت،کشانده شوند.
****
بنظرمی رسد باتوجه به تشدید فشارهای بین المللی وتشدید بحران های اقتصادی ومالی ،باریک ترشدن پایگاه اجتماعی طبقه حاکم سیاسی وتشدیدکشمکش های درونی ،بویژه شتاب فرایند فروریزی حامیان رژیم ازیکسو، و گسترش انزوای رژیم درمیان مردم وقاطبه تحریم کنندگان ازدیگرسو، حکومت اسلامی درکل بیش ازپیش زیرفشار قرارگرفته وازقدرت مانورش کاسته وتعادلش بطورمستمر،ازیک بحران به بحران دیگر، برهم بریزد. بافرادستی باندهای حارتروکم انعطاف تر وکم مایه تربه لحاظ توان سیاسی وپایگاه اجتماعی،بنظرمی رسد درمجموع شکنندگی رژیم افزایش پیدا کرده وبا بهم خوردن تعادل معمولش،فرصت هائی  برای پیشروی مردم وفعالان ومدافعان دموکراسی و آزادی وعدالت اجتماعی فراهم گردد.
 

No comments: