Wednesday, January 30, 2013

رشک هتل ها به زندان ها




 

در جمهوری اسلامی هتل ها به  زندان ها رشک می برند!

زندان اوین باید بماند واسرارنهفته در خود را بازگوکند!  چندی پیش درجائی نوشتم: با ارتکاب جنایت زنده یاد ستاربهشتی، زندان اوین بازهم براشتهاردیرین و جهانی خود به عنوان یکی از مخوفترین زندان ها افزود. همان گونه که بار دیگر بر اشتهار دستگاه های امنیتی و بازجوئی  رژیم اسلامی به عنوان یکی از خشن ترین و سبعانه ترین شکنجه گران جهانی صحه نهاد. کشتار تابستان سیاه 67 در تهران نیز در اوین صورت گرفت.

 حکومت تبه کارجمهوری اسلامی  که خود به خوبی  بر حجم و سنگینی رسوائی این زندان و رسوائی جهانی خود آگاه است، درسودای شستن این ننگ و باصطلاح رد گم کردن جنایت های خود است. ازهمین رو این روزها زمزمه هائی  شنیده می شود که برطبق آن شهرداری تهران آمادگی خود را برای  خرید این زندان  و تبدیل کردنش به پارک و تأسیسات مشابه اعلام داشته است. گرچه هنوز تکلیف نهائی این زمزمه ها و شایعات روشن نیست، اما می توان تصور کرد که رژیم جنایت پیشه که شاهد هجوم مردم به زندان ها و آزادی زندانیان در زمان شاه بود، وخود نیزبه عنوان جایگزین رژیم پیشین میراث براین زندان است و درگذشته نیز دست به نمایشاتی چون تبدیل کمیته موقت به موزه عبرت زده است،  بی میل نیست که بخواهد با باصطلاح کلنگی کردن زندان اوین و حذف صورت مسأله در تلاشی مذبوحانه بکوشد قبل از آن که جنبش مردمی دیوارهای این زندان را برسررژیم و شکنجه گرانش خراب کنند، خود سند زنده بیش از سه دهه جنایات ننگین خود را ازبین برده و لاپوشانی بکند. البته بدیهی است رژیمی که حتی بدون یک روز جنایت قادر به تداوم حیات خود نیست، بی شک پیشاپیش زندان یا زندان های مخوف و گمنام دیگری را برای جایگزین ساختن آن تدارک دیده است. اما زندان اوین، وبدیهی است با آزادشدن همه زندانیانش بدست توانای جنبش مردم، باید هم چون سند زنده ای از جنایت های بی پایان حکومت اسلامی در کنار خاوران بماند و اسراربی پایان نهفته  در سینه خود را در مقابل چشم همه گان بگشاید، تا درسی باشد برای همه مستبدین و آن ها که در مستی مصادره قدرت متعلق به مردم و حفظ آن دمی از ارتکاب به جنایت فروگذارنمیکنند. بامید آن روز!

 تاکتیک نخ نما برای پوشاندن جنایت! 
این روزها بازهم شاهد تلاش مذبوحانه و انزجارآور رژیم و مجلس دست نشانده ولی فقیه  پیرامون این بازداشتگاه هستیم. رژیم جمهوری اسلامی  آموخته است که وقتی اعتراضات داخلی و جهانی در موردی نسبت به جنایت هایش دارد اوج  می گیرد، برای پوشاندن و ماست مالی کردن آن ها و باصطلاح گرفتن شعار از دست مخالفان خود، به سرعت دست بکارشود واین بار در سیمای بازرس بی طرف ایفاء نقش کند!. در چنین مواردی، تاکتیک رژیم آن است که  با فراربه جلو ابتکار شعاربازرسی از جنایتی را که دیگرقدرت لاپوشانی آن را ندارد و موجب برانگیختگی افکارعمومی داخلی و جهانی و خانواده ها شده است  بدست گرفته و هم چون قاتلی که مأمور بازرسی از جنایت و محل ارتکاب آن می شود، با سرو صدای زیاد هئیتی از مزدوران امتحان پس داده خود را مأمور بازرسی و تهیه گزارشی از جنایت های صورت گرفته و یا زندان می  کند. هدف اصلی از این فیل هواکردن ها، تحت الشعاع قراردادن اعتراضات مستقل و مشغول کردن افکارعمومی داخلی و جهانی به اقدامات خود، ایجاد تصویری باصطلاح بیطرف و حتی بعضا شبه انتقادی توسط نهادهائی چون مجلس دست نشانده برای فریب افکارعمومی و مهم تراز همه لاپوشانی و لوث کردن جنایتی است که موجب برانگیختن افکارعومی و  اعتراضات بین المللی  شده است. گزارش های مربوط به قتل ستاربهشتی، از آخرین نمونه های این گونه تحریف حقیقت و سرگرم کردن خانواده خشمگین و افکارعمومی معترض بود. دیداراخیر هئیتی از نمایندگان بله قربان گو از زندان اوین تازه ترین نمونه از این دست نمایشات تهوع آوراست.  فشاربه زندانیان و تنبیه آن ها، چون انتقال به زندان انفرادی و تبعید و قطع ملاقات و ریختن هراز چند مأمورین به داخل بند و رفتارخشونت آمیزآن ها، پرونده سازی های جدید و استفاده از مرخصی به عنوان پاداش و ابزار رام کردن زندانیان و فشاربه خانواده های زندانی سیاسی، مشکلات پزشکی و بهداشتی وغذائی و بدتراز همه کنترل شبانه روزی زندانیان و نصب دوربین های کنترل دراتاق ها و حتی درحمام و ازجمله حمام زنان زندانی بخشی از عملکرد روزانه رژیم را تشکیل می هد، که هربار با مقاومت و افشاگری تحسین برانگیززندانیان و خانواده های آنان و مدافعان حقوق بشر و اپوزیسیون و رسانه های مخالف رژیم روبروشده است. در چنین شرایطی بود که رژیم باردیگر  دست بکارشد و با گسیل هئیتی از سوی مجلس برای بازدید از وضعیت زندان و زندانیان به فکر تهیه گزارشی برای فریب افکارعمومی و چهره سازی از خویش افتاد. آن چه که درگزارش اخیرجلب توجه می کرد، کنارگذاشتن تعارفات و عبارات دوپهلوی معمولی در این گونه گزارش ها و انتشارگزارشی سراسر دروغ بود که بلافاصله با اعتراض وتکذیب زندانیان مواجه گشت*. رژیم وقاحت را تا آن درجه رساند که از زیان یکی از اعضاء هئیت بازرسی، از زندان اوین به مثابه هتل اوین نام برد که به حق باید آن را به عنوان یکی از بزرگترین دروغ ها و طنزهای تاریخی نامید که مستبدین کور وکرمسحورقدرت برزبان رانده اند. در مورد بازدید اخیر نباید فراموش کرد که یکی از انگیزه های مبادرت به برپائی این نمایش مهوع رقابت های درونی باندهای قدرت بود. بیاد داریم که چندی پیش احمدی نژاد که با قوه قضائیه  و مجلس درگیر است و مشاور مطبوعاتی اش- جوانفکر- نیز مدتی پیش بازداشت شده بود، برای دفع حمله رقیب و چهره سازی از خود که در پایان دوران ریاست جمهوری اش باین نوع نمایشات توخالی و حرف های صدتا یه غاز برای پوشاندن بیلان ورشکسته و حفط موقعیت لرزان خود نیاز دارد، در پایانه ریاست جمهوری فیلش یاد هندوستان کرد و خواهان بازدید از زندان اوین و در اصل از مشاور خود گشت. از آن موقع به بعد جناح رقیب برآن شد که نه فقط  برای خاموش کردن پاتک احمدی نژاد مشاوروی را به مرخصی بفرستد، بلکه خود رأسا با انجام این مأموریت ابتکارعمل را بدست گیرد. با این وجود تهیه گزارش صددرصد دروغ و رسوا و ادعای مضحک و بیادماندنی "هتل اوین"، و واکنش سریع زندانیان نسبت به این چرندیات و بازتاباب های آن، خیلی زود دست رژیم را روکرد و تاکتیک آن را به ضد خود  و بی اعتمادی هرچه بیشتر تبدیل کرد ( به یاوه سرایان گفته شد که اگراوین هتل است لطفا تشریف بیارید به این جا تا چندروزی  خدمتتان باشیم). ازسوی دیگر همزمان با این رویداد زمزمه های خرید زندان اوین و اعلام امادگی شهرداری تهران برای تبدیل آن  به پارک و گردشگاه عمومی برای پوشاندن چندین دهه جنایت ، بار دیگر مطرح شد.

نسل های قدیمی  بیاد دارند که در کشاکش انقلاب و ضدانقلاب قبل و حتی  پس از انقلاب با رنگ زدن  دیوارها و  شعارهای ضد حکومتی بردیوارهای شهر توسط مأموران حکومتی، مردم و جوانان در زیرآن می نوشتند که ننگ با رنگ پاک نمی شود. امروزهم  رژیم تبه کاراسلامی باید بداند هرگزنخواهد توانست ننگ جنایت را، حتی با کلنگی کردن زندان اوین و تبدیل آن به پارک  پاک کند. زهی خیال خام!

*-دراین رابطه بویژه گزارش دقیق و افشاگرانه رئیس دانا جالب است (گزارشی که بهنگام تنظیم مطلب بالا هنوز درسایت ها منتشرنشده بود) . لینک گزارش:    http://www.azadi-b.com/J/2013/01/post_274.html

No comments: